محمد جواد بادین فکر؛ حسین سرفراز؛ مرتضی سمیعی
چکیده
با مروری بر آثار ترجمهای و تألیفی فارسی در باب فرهنگ شهرت، بر تفوق نگاه های انتقادی پی می بریم؛ از منظر نشانهشناختی موضع انتقادی رولان بارت نسبت به نظام های نشانهای درون فرهنگ به مثابه نظامهای ایدئولوژیک و اسطورهای تلقی رایج و کارویژه نشانهشناسی، افشای دلالتهای پنهان و عمدتاً سرکوبگرانه آنهاست؛ در حالیکه ادعای مقاله ...
بیشتر
با مروری بر آثار ترجمهای و تألیفی فارسی در باب فرهنگ شهرت، بر تفوق نگاه های انتقادی پی می بریم؛ از منظر نشانهشناختی موضع انتقادی رولان بارت نسبت به نظام های نشانهای درون فرهنگ به مثابه نظامهای ایدئولوژیک و اسطورهای تلقی رایج و کارویژه نشانهشناسی، افشای دلالتهای پنهان و عمدتاً سرکوبگرانه آنهاست؛ در حالیکه ادعای مقاله وجود کارکردهای فرهنگی سلبریتی به مثابه یک نظام نشانهای و فرهنگ شهرت به مثابه یک سپهرنشانهای است که با استفاده از نظریه و روششناسی یوری لوتمان پایهگذار مکتب نشانهشناسی فرهنگی تلاش شده است تا تحلیلی تازه از فرهنگ شهرت ارائه شود. نتیجه گیری نظری این مقاله بر این شد که فرهنگ شهرت به عنوان یکی از سپهر های نشانه ای درون فرهنگ قرار داشته و در فرایند های تعیین مرز کردن سپهر فرهنگ مشارکت دارد. سپس با استفاده از نشانه شناسی فرهنگی لوتمان، لایو اینستاگرامی حسن آقامیری ( سلبریتی روحانی) با احلام( سلبریتی زن خواننده) که یک پدیده سلبریتی محور از دو صنف متضاد بوده ، به مثابه پیکره مطالعاتی مورد تحلیل قرار گرفته است. نتیجه این تحلیل مشخص نمود که دو سلبریتی نهایتا در یک توافق مرز موسیقی حلال و حرام را در لایو اینستاگرام مشخص می نمایند. حسن آقامیری به عنوان مرز در سپهر دین، احلام را که یک عنصر نه-دین محسوب می شود به داخل سپهر دین ترجمه می کند. در طرف مقابل آقامیری خود نیز به وسیله احلام به سپهر موسیقی راه می یابد. در نهایت همخوانی این دو سلبریتی بایکدیگر منجر به انفجار در سپهر نشانه ای می شود.